«آزادگـرد» ارائـهای اسـت از پـروژهای در جـریان از آزاده رمـضانی تـبریزی، هـنرمـند ایرانی سـاکن تـرکیه. این بـه نـوعی اولین نـمایشگاه انـفرادی او در ایران بود. رمـضانی در شهـر سـاحـلی کوچکی در غـرب تـرکیه زنـدگی میکند که بـه سـلچوک مـعروف اسـت. پـرنـدگـان بیسـری که مـدتـها پیش در آثـار روی کاغـذ و نـقاشی او ظـاهـر شـده بـودنـد، اینبـار بـه صـورت مجـموعـهای از حجـم، چیدمـان و ویدیو پیش روی مـا قـرار دارنـد. در بـالکن آتلیهاش که مشـرف بـه خیابـان اسـت، مـرغ سـرکنده و اغـراق شـدهی او مـدتی عـابـران و هـمسایگان و حتی مـأمـوران شهـرداری را بـه خـود مـشغول داشت؛ تـا جـایی که آوازهی مـرغ «آزادگـرد» او در کوی و بـرزن این شهر کوچک میپیچد. او سـرخـوشـانـه این حجـم روزمره و در عین حـال آشـناییزداییشـده را بـه فـضای عـمومی میبـرد: سـاحـل دریای مـدیترانـه، قـهوهخـانـهای پـر از پیرمـردان محـلی، نیمکتی در پـارک یا خیابـانهـای پـر جـنب و جـوش. مـاکتهـای کوچک این مـرغهـا هـمچـون هـدایای «آزادگرد» و تصاحبکردنی روی چمنها استراحت میکنند. آزاده رمضانی دربارهی این پروژه مینویسد:
آزادگرد خلاصهشدهی اصطلاح «مرغ آزادگرد» است که از انگلیسی ترجمهی لفظ به لفظ شدهاست. (مانند مرغ سبز خودمان): رانهای صورتیرنگ مرغ داخل بستهبندی در یخچال سوپرمارکتها و مفتخر به برچسب “Free Range Chicken” .همین که این برچسب بر یک بستهبندی سینه سپر میکند، یعنی بهایی مضاعف دارد! بهایی در خور خاطرهی دو ران از یک مرغ مرده. برچسب، حافظهی پرسههایشان را داخل مرغزاری سبز به ما یادآوری میکند و بهای آنرا از ما طلب. محدودهی پرسهی من کجاست؟ من تا کجا آزادم؟ من تا کی فرصت پرسهزدن دارم؟ کی قرار است مرا ذبح کنند! من تا کی زندهام و کی برای تو باید بمیرم؟ نمیدانم! پس فعلا در جهالت سرخوشانهای پرسه میزنم و در توهم خودم میبینم که آزادم.
حجم بزرگ این حیوان (ساخته شده از پاپیه ماشه) به مدت هشت ماه در بالکن آتلیهام در شهری کوچک به سیخ بود. مخالفان و موافقانی داشت. بحث ها فراتر از تصور من پیشرفت: مثل اینکه این مرغ است یا خروس؟ که چرا این حجم یک اثر هنری محسوب میشود؟ که چرا در بالکن است و حتی اینکه این مرغ لخت است یا نه؟ آیا این حجم مستهجن است یا نه؟ در مرحلهی بعد مرغ را بهدوش کشیدم و در سه لوکیشن مختلف روی دوش گرداندنمش: داخل شهر، قهوهخانهی مردانه و ساحل. مرغ همان باری بود که همیشه بدوش کشیدهام و همان حجمی عجیب است که همه ما آنرا حاملهایم و از حملاش رهایی نداریم، چون جزئی سنگین اما نامرئی از ما. این حجم این بار به با تمام هیبتش در معرض تماشاست. هشت ماه تجربهی نمایش اثر در بالکن شخصی و امکان تماس مستقیم و بدون واسطه با مردم در گذر چنان تجربهی بینظیری برای ما فراهم کرد، که تصمیم گرفتیم بالکنها را تبدیل به یک پلتفرم برای نمایش آثار هنر معرفی کنیم و پروژه بالکنکشن (Balconnection) بدین سان شکل گرفت.
آزاده رمضانی تبریزی متولد تهران(۱۳۵۶) و فارغ التحصیل رشته طراحی گرافیک از دانشکده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران مرکز است. او در سال ۱۳۸۴ به ترکیه مهاجرت کرد هر چند اما فعالیتهای هنری او منحصر به محل اقامت او نمیشود. آثار هنری او در نمایشگاههای گروهی ایران، ترکیه و ایالات متحده به نمایش درآمده است. نمایشگاه انفرادی او در تهران، پروژهی «آزادگرد» در سال ۲۰۱۷ در فضای اتاق برق گالری دستان برگزار شد. این نمایشگاه گزارشی از چیدمانی شهری بود که در سال ۲۰۱۶ در بالکن آتلیه خود در شهر سلچوک به مخاطبان در گذر و عابران خیابان ارائه شده بود.
آزاده رسانههای مختلفی را چون نقاشی، چیدمان، هنرهای مفهومی و اجرا را در آثارش به کارگرفته است اما در فعالیتهایش متعهد به دنبال رسانه، متریال و یا تکنیک خاصی نیست و ایده، مدیا و متریال او را انتخاب میکند. او تجاربی در زمینهی تصویرسازی، پوستر و طراحی گرافیک داشته است. در سال ۲۰۱۰ تصویرسازی او برای تصویر اصلی رخداد بینالمللی یونسکو با عنوان «۲۰۱۰ : سال روابط حسنهی میان فرهنگها» ، انتخاب شد. سال ۲۰۱۸ به همراه زاهره دنیادیده کیوریتوری پروژهی «اتوپسی پروسس» را در فضای مجازی را کلید زدند. آزاده رمضانی تبریزی بعد از پروژه «آزادگرد» و نمایش اثر خود در بالکن شخصی خود و همچنین دریافت بازخوردها در سال۲۰۱۶، به همراه مورات ساواشکان بر روی پروژهی هنر درفضای عمومی «Balconnection»* ایدهپردازی کردند و این پروژه در سپتامبر ۲۰۱۹ به طور رسمی به ثبت رسید و هم اکنون مشغول کار بر روی این پروژه هستند.
* بالکنکشن پروژهایست در تعامل و همکاری با هنرمندان، صاحبان بالکنها، همسایگان، کالکتیوها و جوامع کوچک و یا بزرگ مختلف هنری و عابران در سراسر دنیا. که از همکاری شخصی یا گروهی استقبال میکند