از میان انبوه خانههای مسکن مهر شهرک بهاران سنندج که میگذرم یادم میآید که پیشتر اینجا تپههایی زیبا انباشته از بوتهها و گیاهان بومی بود. مکانی که اکنون پوشیده از قامتهای یکدست و زمخت تلنبار آهن و خاک و آجر در کالبدی به نام مسکن شده است.
اواخر دهه ۸۰ خورشیدی طرح ساخت مجتمعهای مسکونی انبوه با الگوبرداری از مسکنهای اجتماعی[۱]-که در بسیاری از نقاط دنیا وجود داشت- در بیشتر شهرهای ایران آغاز شد. مسکن اجتماعی ممکن است توسط دولت، سازمانهای غیرانتفاعی یا ترکیبی از این دو اداره شود و معمولاً باهدف تهیه مسکن ارزانقیمت ساخته میشوند. این نوع از مسکن قبل از تحولات مدرن وجود داشته که قدیمیترین آن فاگری[۲] متعلق به قرن شانزدهم در آگسبورگ[۳] بایرن است و همچنان مردم امروزه هم در آن ساکن هستند. اما همهگیری این نوع مسکن ناشی از انقلاب صنعتی قرن نوزدهم بود و گستردگی آن در سطح جهانی بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد.
مسکن اجتماعی در اتحاد جماهیر شوروی از رونق خاصی برخوردار شد. در ابتدا خانههایی تحت عنوان کامونالکا[۴] یا مسکن اشتراکی در اختیار خانوادهها و افراد مختلف قرار گرفت که در آن بهصورت مشترک زندگی میکردند؛ اما بعدتر آپارتمانهایی با متراژ کمتر در مسکو و دیگر شهرهای کمونیستی ساخته شد که باهدف خانهدار کردن همگانی و با ویژگی خاص صرفهجویی اساسی در مصرف هزینه و مصالح عرضه گردید. نکته شایان توجه این است که استفاده از واحدهای آپارتمانی برای مردم تقریباً بهصورت رایگان بود.
«چین» نیز از قافله عقب نماند و مسکن عمومی[۵] را عرضه کرد که کاملاً املاک آن دولتی بود. مسکن عمومی در چین زمانی تأسیس شد که حزب کمونیست برنامههای اقتصادی جدیدی را برای تساوی همگانی آغاز کرده بود و بودجهی این آپارتمانها را از طریق دولت مرکزی تأمین میکرد، دولت مرکزی اما به دلیل اجاره ناچیزی که از مردم دریافت میکرد نگهداری از مسکن عمومی را دشوار دید و بعد از اصلاحات اقتصادی خانههای عمومی را به ساکنانش فروخت. روند ساخت مسکنهای عمومی و در اختیار گذاشتن آن به شهروندان با هزینه کم و البته با در نظر گرفتن اولویت قشر کمدرآمد در چین، کماکان تا به امروز ادامه دارد.
آپارتمانهای مسکن مهر ایران نیز با الگوبرداری از نمونههای خارجی و باهدف خانهدار کردن قشرهای کمدرآمد همزمان با روی کار آمدن دولت نهم کلید خورد. این طرح در ابتدا دولت را موظف میساخت تا با واگذاری قطعات زمین رایگان، زمینه ساخت مسکنهای ارزانقیمت را در سطح شهر و روستا فراهم سازد. روند پیگیری این طرح پس از افزایش شدید بهای مسکن در ایران و تورم دچار چالشهایی گردید. شرایط جدید و هزینههای بالا باعث گردید تا مسکن مهرهای ساختهشده با بدترین کیفیت طراحی و ساخت و با کمترین امکانات زیستمحیطی شهری به همراه یک قرارداد ۹۹ ساله که هم آورده اولیه میخواست و هم وامهای چندین و چندساله را با خود به همراه داشت، عرضه شوند و درنهایت خانههایی که قرار بود مسکن، مأوا، منزل و سکونتگاه آنهم از جنس «مهر»، «محبت» و «دوستی» باشند، در ذهن تهی از معانی این کلمات شده و بیشتر با واژههای فقر، حاشیهنشینی، زشتی و طبیعت خواری همتراز شد.
حال باگذشت یک دهه از عمر آپارتمانهای «مسکن مهر»، معلوم شده که جدا از طراحی و معماری داخلی زشت آنها، در ساخت و طراحی فضای بیرونی هم از مصالح ارزانقیمت و درعینحال بیکیفیت استفاده شده است که این آپارتمانها را به لکههای تاریک و سیاه شهر بدل میکند که در قامت فضاهایی سرد و آکنده از روح ظاهر شدهاند. محوطههای خشک و بیآبوعلفی که در کنار کوهی از زبالههای ساختمانی سر به فلک کشیدهاند و اگر احیانا رد سبزی از درخت و گیاهی در این زیستگاهها وجود دارد حاصل تلاش ساکنان مجتمعهایی است که بهناچار در آنجا سکنی گزیدهاند.
برای طراحان مسکن مهر، تقاضای روزافزون مسکن بیش از هر موضوع دیگری موردتوجه بوده و هست؛ به همین خاطر با انبوهسازی آپارتمانی (بدون توجه به زیرساختهای حیات اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و…) سعی در ایجاد شهرک و شهرهای منفصل و بریده از دیگرانی را دارند که تنها زیرساختهای اساسی که آنهم بهطور نسبی موردتوجه بوده، برای دیگر مسائل زیستی، فرهنگی، انسانی و شهری، زمینشناسی، طبیعت، آموزشی، راه دسترسی، بهداشت و هر آنچه روند طبیعی شکلگیری حیات جمعی را هویت میبخشد، اهمیتی قائل نیستند.
سکنی در اینجا، به چند متر زمین و سقفی بالای سر تقلیل پیداکرده است. نه خبری از مهر است و نه خانهای برای آسایش تن و روان، با انسانها بهصورت گلهای برخورد شده و آنها را چون سیاهیلشکرهای یک فیلم که توان مقابله با سرنوشت خود را ندارند، در گوشهای از شهر جایدادهاند.
[۱] Social housing
[2] Fuggerei
[3] Augsburg
[4] Коммунальный(Communal)
[5] Public housing
شیلان برهانی متولد ۱۳۶۱ و اهل سنندج است. تحصیلاتش در زمینه کارشناسی ارتباط تصویری و ارشد پژوهش هنر بوده است. او تدریس میکند، مینویسد و هنرمند بینا رشتهای است که عموما از عکاسی،ویدیو و چیدمان استفاده میکند.
تا به امروز سه نمایشگاه انفرادی و بیستوسه نمایشگاه گروهی داشته است. از تجربیات روزانهاش و جغرافیایی که در آن زندگی میکند بهره میگیرد و به مسائلی چون جنگ، طبیعت، مسائل شهری، هویت، هستی و مرگ پرداخته است.